معرفی کتاب «سالهای سراب»

موقع خروج از خانه برای رفتن به سر کار با چند ماشین پر از ماموران سپاه در کوچه مواجه می شود. ماموران بعد از جستجوی منزلش وی را چشم بسته به زندان اوین می برند و سپس با گرفتن حکم از بازپرس به یک سلول انفرادی در خارج از تهران منتقل می کنند. روزها و ساعتها وی را رو به دیوار نشانده و از وی درباره موضوعات سیاسی و اجتماعی بازجویی می کنند. در نهایت پرونده وی به دادگاه می رود و با حکم یک سال حبس راهی زندان اوین می شود. او در زندان قلم و کاغذ بر می دارد و با تداعی سوالاتی که بازجوها در انفرادی از وی پرسیده اند، پاسخهایی مبسوط می نویسد که این بار بر خلاف پاسخهای پیشین، نه برای تبرئه و رهایی خود، بلکه با هدف به اشتراک گذاشتن آن با افرادی است که فکر می کند زبان او را می فهمند و این اتفاقات را همچون خودِ وی، با گوشت و پوست خود لمس کرده و به اصطلاح با او هم ذات پنداری می کنند.

سالهای سراب زبان حال یک نسل است. زبان حالِ متولدین اواخر دهه پنجاه تا اوایل دهه شصت. در برگیرنده سختی ها، مشقتها، تنگناها، ممنوعیتها، ترس ها و اضطراب ها و در نهایت امیدهایی که هر بار به شکلی و در لباسی خود را نشان دادند و دیری نپایید که به سرابی بی حاصل بدل شدند.

نجات بهرامی نویسنده کتاب «سالهای سراب» اگر چه در ابتدای کتاب مقدمه ای کوتاه و تلخ در ارتباط با دوران کودکی خود و هم نسلانش در سالهای سیاست زده اول انقلاب را آورده است، اما روایتهای اصلی خود را از دورانی آغاز می کند که وارد فعالیتهای سیاسی و اجتماعی شده بود. به عنوان رای اولی مشتاق فعالیت سیاسی بوده، دوران دانشجویی و انتظار برای معلم شدن را به تصویر کشیده، فعالیتهای دانشجویی در دوران تربیت معلم و اخراجش در اولین روز کاری در مدرسه را روایت کرده، از دوم خرداد و اصلاحات و امیدواریها و سپس یاس و افسردگی سخن گفته، ته مانده های امید برای بهبود اوضاع بعد از 88 و ورود به حوزه اداری و اجرایی و مشاهده عینی ترِ بن بست سیاسی را نقل کرده و بازداشت و انفرادی و زندان اوین را برایمان به تصویر کشده است.

در این کتاب همچنین فصلی وجود دارد به نام «خیابانهای مخوف» که در ارتباط با حال و هوای تهران، نابودی بافت زیبا و تاریخی آن، تغییر شکل تدریجی مناطقی چون خیابان انقلاب با بافت فرهنگی آن مقابل دانشگاه تهران ، جدال مردمی مدرن با ایدئولوژی حاکم در قالبهایی چون حجاب و گشت ارشاد و نیز تاریک و ناامن شدنِ تدریجی شهر به رشته تحریر درآمده است.

عنوان کتاب در واقع نام یکی از فصلهای آن است که به برآمدن دولت خاتمی و شور و نشاط اولیه و امید نویسنده و دیگر جوانان به دستاوردهای این اتفاق و در نهایت ناامیدی عمیق پس از شکست این حرکت می پردازد.

در فصلی دیگر به نام «سال سیاه» به قیام مردم در سال 98 و ذکر خاطراتی جذاب از آن زمان می پردازد و با تحلیلی از اوضاع سیاسی کشور پس از تظاهرات دی ماه 96 به این نتیجه می رسد که اصلاح طلبان تا زمانی که مقوله اصلاح برایشان نان و قدرت می آورد از آن دم می زدند اما با عبور مردم  از چارچوبهای محدودِ فکری آنها و جا ماندنشان از قافله، اینک مقابل مردم قرار گرفته اند. وضعیت مطبوعات و روزنامه نگاری در ایران، تقلای ناتمام جوانان برای تامین نیازهایی چون مسکن، انهدام آموزش و پرورش مدرنی که در دوران پهلوی ایجاد شد برد و نیز حال و هوای زندان اوین و نگاهی به زندانیان آن از بخشهای دیگر این کتاب است.

لینک دانلود رایگان این کتاب

https://tavaana.org/fa/Salhaye_Sarab



نظر شما برای ما بسیار مهم است