قطعات لیبرالی (1)

کارل پوپر

به طور کلی پیش بینی های مارکس ، خلاف از آب در آمده است . فلاکت کارگران کمتر شده است و بسیاری از آنها از زندگی در دمکراسی های غربی خشنود هستند . البته تبلیغات چپ ( سرخ و سبز ) هنوز ایده توحش دنیای ما و ناخشنودی مردمان را می پراکند و با این کار با تاسف بسیار ، خودناخشنودی را گسترش می دهد . چراکه خوشبختی و خشنودی بعضا به نوع اندیشه ما بستگی دارد . اما من از موضع یک مورخ اعتقاد دارم که جامعه باز ما بهترین جامعه ای است که تاکنون بر روی زمین وجود داشته است .

روشن است که جامعه ای که مارکس زمانی آن را» سرمایه داری» می نامید دیگر وجود ندارد . و دلیلی وجود ندارد که ما همچنان به گمراه کردن خود ادامه داده و جامعه را کماکان با این صفت توصیف کنیم . اما من می توانم چیز بیشتری بگویم ؛ » سرمایه داری » به آن مفهوم تاریخی که مارکس به کار برده هرگز در روی کره زمین وجود نداشته است . هرگز جامعه ای با یک گرایش درون ساز شبیه » قانون بینوایی فزاینده » مارکس یا قانون دیکتاتوری پنهان سرمایه داران وجود نداشته است . همه اینها یک توهم کامل بوده و هست . این پذیرفتی است که صنعتی شدن در آغاز روزهای دشواری را طی کرده است . اما همین صنعتی شدن به معنای افزایش بهره وری و تولید انبوه نیز بود و قسمتی از این  انبوهی تولید آشکارا و دیر یا زود راه خود را به سوی توده ها می گشود . انگاره سازی تاریخی مارکس همراه با پیشگویی او نه فقط غلط که ناممکن است . چرا که نمی توان برای یک عده ای اندک و کم شماراز سرمایه داران ثروتمند ، تولید انبوه به راه انداخت .

کارل پوپر – زندگی سراسر حل مساله است – نشر مرکز ، صص 228 –  229



3 پاسخ به “قطعات لیبرالی (1)”.

  1. […] کارل پوپر – زندگی سراسر حل مساله است – نشر مرکز ، صص 228 –  229 (+) […]

نظر شما برای ما بسیار مهم است